از چی بگم؟!این شعرو با الهام گرفتن از یاس گفتن
این شعرو با الهام گرفتن از یاس گفتن
میگی بازم کنار همدیگه واژه بچین ؟ راجب چی ؟ باشه بشین
چشاتو باز کن ، یه لحظه ماله من باش ، یه لحظه بیا توی حس و حال من باش
پس میکروفونو به دست من تو بده بگم ،از این پرسپولیسو و از دلی که تکه تکه است
هر آهنگم مساویه ذکر یه درد ، جز اینم ندارم یه فکر بهتر
از کیسه بگم که شده سنبل قهرمانی ، فوتبال براش شده جای تبانی
پس پرسپولیس من الان کجاست ؟ نیست ؟ اون پایین جدوله ، چونکه با داورا نیست !
از چی بگم برات ؟ انتظار داری چه چیزی از این فوتبال دراد ؟
به جز تبانیو کثافت کاری ، خوب آره رفیق ، حرف توشه ، ولی با پول امیر
همه پرسپولیسیا همه مثل همیم ، درد اصلی اینه که کسی بالاسر تیم نداریم
من کسی نیستم با این باختا دردم بگیره ، ولی این اشکهای هوادارو کی میخواد گردن بگیره ؟
از چی بگم خدا ؟ از این پرسپولیس خسته ؟ از این همه درد تموم دنده هام شکسته
خنده هامو نبین ، این خنده هام یه چسبه رو لبم ، این منم با یه رد پای خسته
از چی بگم ، بگو از یه پرسپولیس زخمی ، که باید یک تنه بره تو قلب مافیا و تبانی
از روزایی که خط خوردن توی تقویم ، خبر میدن از یه فوتبال رو به تخریب
از چی بگم ؟ از امیر خان مافیا ؟ که همه رو میخره از پایین تا بالا ؟
منکه تنها عشق زندگیم پرسپولیسه ، واسه پرسپولیس قدیم دلم شده یه ریزه
یا که بگم از اون امیر مافیا، که خوراکشه تبانی واسه آبیا
تو به من اینو بگو ، من از چی بگم خوب ؟ ما گفتیمو تموم این کثیفیا ریشه کن شد ؟
از چی بگم برات ؟ شاید قصه دوست داری ، مثل قصه ی اون شیش تایی یا 3گل تو 10 دقیقه پایانی
شاعر نمیخواد ته قصه رو هرگز ببنده ، چون باز دلش میخواد که پریسپولیسی بخنده !
از چی بگم
از چی بگم ؟